امروز بعد از سالها ممنوعیت شهرداری شهرمان مبنی بر اینکه دیگر کسی حق آوردن و گرداندن قربانی (شتر قربانی) در سطح شهر را ندارد، زنگ در خانه را زدند و بعد ا زباز کردن در شتری بزرگ را دیدم و خوشحال شدم، پولی جهت رفع و بلا و سهیم شدن در قربانی به صاحبش دادم و وعده اش روز عید قربان بود.